ناتموم

ساخت وبلاگ
من قول دادم هیچی نگم

من قول دادم ابروت باشم

وقتی که گفتی آخر خطی...

خواستم که نقطه ی شرو(ع)ت باشم

شاید یه کم دیوونگی کردم

من اعتمادم به تو محکم بود

تو دوستم داشتی ولی انگار

بازم یه چیزی بین ما کم بود

اندازه ای که تو،توانم بود

با چنگ و دندون پای تو موندم

من بر خلاف خواسته ام حتی

بازم توی دنیای تو موندم

"بخشی از یک ترانه"

وقتیکه...
ما را در سایت وقتیکه دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : mehdikazemi بازدید : 82 تاريخ : پنجشنبه 14 آذر 1398 ساعت: 14:30